مقاله

شیوه‌ی نگرش ما ارزشمندترین دارایی ماست

جان مَکسوِل/ مژگان انصاری راد

بدون شیوه‌ی نگرش‌خوب هرگز به آنچه شایسته‌اش هستیم دست نمی‌یابیم. شیوه‌ی نگرش ما چیزی است که به ما اجازه می‌دهد از محدوده‌ی جایی که بعضی‌ها خیال می‌کنند اشتباه است اندکی فراتر ‌برویم. شیوه‌ی نگرش ما تعیین می‌کند چه می‌بینیم و چگونه احساساتمان را مهار می‌کنیم. این دو عامل به‌شدت در موفقیت ما مؤثرند.

بین این‌که چه احساسی داشته باشیم و این‌که چطور احساساتمان را مهار کنیم، تفاوت از زمین تا آسمان است. برای هرکس بارها پیش آمده که احساس بدی داشته باشد. شیوه‌ی نگرش ما نمی‌تواند روند احساساتمان را متوقف کند، اما می‌تواند نگذارد احساساتمان ما را متوقف کند. متأسفانه بعضی‌ها به احساساتشان اجازه می‌دهند بر آنان مسلط شود. از هر پنج نفر قربانی تصادف‌ها‌ی مرگبار، یک نفر طی شش ساعت قبل از تصادف درگیر مرافعه بوده است.

ما در مقابل شیوه‌ی نگرشمان مسؤولیم

سرنوشت ما هرگز بر پایه‌ی گله و شکایت یا توقعات بالا تعیین نمی‌شود. زندگی پر از شگفتی است و انطباق دادن این شگفتی‌ها با شیوه‌ی نگرشمان فرایندی است مادام‌العمر.

آدم بدبین از باد می‌نالد.

آدم خوش‌بین انتظار دارد هوا تغییر کند.

رهبر بادبان را برمی‌افرازد.

ما خودمان انتخاب می‌کنیم اکنون چه نگرشی داشته باشیم و این انتخابی مستمر است. همیشه از تعداد زیاد بزرگسالانی که نمی‌توانند مسؤولیت طرز فکرشان را به عهده بگیرند متحیر می‌شوم. اگر آنان عبوس باشند و کسی علت را جویا شود، می‌گویند: «امروز از دنده‌ی چپ بلند شده‌ام.» وقتی نا‌کامی بلای زندگی‌شان می‌شود، می‌گویند: «من بداقبال به دنیا آمده‌ام.» وقتی زندگی یکنواخت و کسل‌کننده می‌شود و دیگر اعضای خانواده همچنان پیشرفت می‌کنند، می‌گویند: «من دست به هر کاری می‌زنم بد می‌آورم.» وقتی در زندگی زناشویی با شکست مواجه می‌شوند، معتقدند با فرد مناسبی ازدواج نکرده‌اند. وقتی کس دیگری به مقامی می‌رسد که آنان خواهانش بوده‌اند، می‌گویند به این دلیل است که در جایگاه مناسب و در زمان مناسب قرار نداشته‌اند. آنان بابت مشکلاتِ خودشان دیگران را سرزنش می‌کنند. بزرگ‌ترین روز زندگی من و شما روزی است که بی‌کم‌وکاست مسؤولیت طرز فکر خود را به عهده بگیریم.

آنچه برای من رخ می‌دهد اهمیت ندارد

بلکه آنچه درون من رخ می‌دهد مهم است.

چگونه شیوه‌ی نگرش خود را تغییر دهیم

(شش مرحله‌ی تغییر نگرش)

  1. معضلات احساسی را تشخیص دهید.
  2. معضلات رفتاری را تشخیص دهید.
  3. معضلات فکری را تشخیص دهید.
  4. تفکر درست را تشخیص دهید.
  5. در حضور جمع متعهد شوید درست فکر کنید.
  6. برای تفکر درست طرحی بریزید.

به محض این‌که به تغییر طرز فکر خود اقدام می‌کنید، لازم است بلافاصله رفتار خود را تغییر‌دهید. مثل فردی که دوست دارید همانند او باشید رفتار کنید. آن رفتاری را در پیش بگیرید که تحسین شما را بر‌می‌انگیزد. بسیاری دوست دارند اول احساس کنند، بعد رفتار کنند. چنین چیزی هرگز عملی نیست.

کلمات درست بر زبان بیاورید.

کتاب‌های درست بخوانید.

به نوارهای درست گوش دهید.

با افراد درست نشست و برخاست کنید.

کارهای درست انجام دهید.

دعاهای درست بخوانید.

خوشبختانه پس از مدت‌ها اتخاذ طرز‌ تفکر منفی، باز هم می‌توانید طرز تفکر مثبت را جایگزین کنید. اجازه بدهید بار دیگر تأکید کنم که این نبرد هرگز پایان نمی‌گیرد، اما ارزش تلاش را دارد. هرچه بیشتر علف‌های هرز تفکر منفی را ریشه‌کن کنیم و بذر تفکر مثبت به جای آن بکاریم، آغازهای دوباره‌ی بیشتری خواهیم داشت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *